بیش از یک سال جنگ اوکراین را برای همیشه تغییر داده است – اما همچنین در حال تغییر شکل روسیه است و نظرات کاملاً در مورد آنچه باید برای این کشور پس از درگیری اتفاق بیفتد متفاوت است.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه امیدوار است که مرزهای این کشور گسترش یابد و تسلط او بر قدرت تقویت شود. بسیاری در خارج از روسیه برای آینده ای بدون پوتین تلاش می کنند که در آن مسکو دیگر هرگز در موقعیتی قرار نگیرد که به همسایگان خود حمله کند.
اما برخی از روسها خود خواستار تجدید ساختار کشور و بازنگری در هویت ملی روسیه هستند – که اغلب در معرض خطر بزرگ شخصی است.
الکساندرا گارماژاپوا، یک شهروند روسیه که اصالتاً اهل منطقه سیبری بوریاتیا است، اکنون بین بروکسل و پراگ زندگی می کند.
او گفت که اوایل امسال به دلیل همکاری با گروهی که خواستار خودمختاری بیشتر برای بوریاتیا بودند، در فهرست تحت تعقیب روسیه قرار گرفت.
او گفت: «اگر بخواهم به عقب برگردم، به محض پیاده شدن از هواپیما دستگیر خواهم شد.
او همچنین نسبت به دیگر فعالان و چهره های مخالف که توسط عوامل روسیه مسموم شده اند ابراز نگرانی کرد.
گارماژاپوا یکی از تعدادی از فعالان اقلیت قومی است که از درگیری در اوکراین برای برجسته کردن نژادپرستی در روسیه و مبارزه با حاکمیت از بالا به پایین مسکو بر این کشور استفاده می کند.
حدود 70 درصد روسها از نظر قومی اسلاو هستند، اما این کشور همچنین خانه تقریباً 200 گروه قومی دیگر مانند بوریات است که در طول تاریخ با آنها بد رفتار شده است.
گارماژاپووا گفت پوتین که پوتین خود را یک ضد فاشیست خطاب کند و بگوید که او برای مبارزه با نازییسم در آنجا به اوکراین حمله کرده، پوچ است.
او گفت: “او بیگانه هراس اصلی است.” او یک شوونیست است که سالها با افتخار خود را یک ملیگرای روسی توصیف کرده است.»
رئیس جمهور اغلب در مورد ترکیب چند قومیتی روسیه صحبت می کند. اما در واقعیت، مقامات مدتهاست که فعالان اقلیتهای قومی را هدف قرار دادهاند و سعی کردهاند آموزش زبانهای اقلیتها را محدود کنند.
هزاران مایل دورتر از پایتخت، بوریاتیا یکی از فقیرترین مناطق روسیه است. این کشور پیوندهای تاریخی با مغولستان دارد اما از سال 1600 توسط روسیه تزاری مستعمره شد.
گارماژاپوا گفت که به دلیل ظاهر آسیایی اش اغلب به او گفته می شود که به چین یا ازبکستان «به خانه خود برود».
من می گویم، در واقع، من شهروند فدراسیون روسیه هستم. من همان پاسپورت شما را دارم.»
در آغاز تهاجم، بنیاد آزاد بوریاتیا گارماژاپوا به سربازان منطقه کمک کرد تا از قراردادهای ارتش فرار کرده و به خانه بازگردند.
این گروه گفت که مردان بوریات به عنوان “علوفه توپ” مورد استفاده قرار می گرفتند زیرا زندگی آنها کم ارزش تلقی می شد. سپس آنها را ناعادلانه به خاطر ارتکاب بدترین جنایات جنگ سرزنش کردند.
اما بازگرداندن سربازان از جبهه بر اساس قوانین جدید غیرممکن شده است.
اکنون، گارماژاپوا برای حکومت محلی واقعی در روسیه – مانند ایالات متحده یا آلمان – مبارزه می کند.
این رویا ممکن است خیلی دور باشد.
پوتین دو دهه گذشته را صرف تمرکز قدرت در کرملین کرده است و هرکسی که این موضوع را به شیوه ای معنادار به چالش بکشد، دستگیر، مجبور به فرار از کشور یا در برخی موارد کشته می شود.
برخی از فعالان اقلیت های قومی می خواهند حتی فراتر از گرمازاپووا بروند. آنها اصلاً نمی خواهند مناطقشان بخشی از فدراسیون روسیه باشد – آنها می خواهند کاملاً مستقل باشند.
در میان آنها رایسا زوباروا، یک فعال از یاکوتیا، منطقه ای در شرق دور، می باشد. او اکنون در ورشو زندگی می کند.
روسیه نباید به همین شکلی که هست ادامه دهد. در شکل فعلی آن، همیشه یک تهدید خواهد بود.» او گفت که منابع معدنی که پول ارتش را تأمین می کند از مناطقی مانند منطقه او می آید.
او گفت که اکثر سیاستمداران در غرب تمایلی به حمایت علنی از تجزیه روسیه ندارند و آن را بسیار افراطی رد می کنند.
اما او پیشنهاد کرد که اگر یک ایده را تکرار کنید، در نهایت، آن ایده عادی می شود.
زوباروا گفت که با فعالانی مانند او که در خارج از روسیه زندگی می کنند مشکلی نمی بیند.
اگر آنجا بمانند، دستگیر میشوند و شما نمیتوانید از زندان با مردم ارتباط برقرار کنید.» بنیاد یاکوتیای آزاد او کار خود را به منزله اطلاع رسانی به مردم و تغییر نگرش می داند.
ممکن است فعالان در مورد استقلال یا استقلال بیشتر با هم اختلاف داشته باشند. اما همه آنها موافقند که جنگ در اوکراین به آنها فرصت مهمی داده است تا مشکلات خود را در معرض توجه جهانیان قرار دهند.
آنها می گویند که تهاجم، ذهنیت امپراتوری و استعماری روسیه را آشکار کرده است، که نه تنها اوکراینی ها را می کشد، بلکه اقلیت های قومی را در داخل مرزهای خود نیز هماهنگ می کند.
ابوبکر یانگولبایف یک وکیل حقوق بشر از چچن است که پس از مبارزه برای استقلال مسکو به طرز وحشیانه ای تحت سلطه مسکو قرار گرفت. او اکنون در پاریس زندگی می کند.
یانگولبایف گفت: پس از حمله روسیه به اوکراین، ما شروع به صحبت در مورد نژادپرستی، شوونیسم و بیگانه هراسی در داخل روسیه کردیم. و این یک مشکل بزرگ است، زیرا در روسیه، روسیه هرگز علیه نژادپرستی نجنگید.
اکنون، مردم شروع به توجه کرده اند که واقعاً زندگی اقلیت ها در روسیه چگونه است.
“در حال حاضر، بسیاری از اقلیت های ملی منابع دارند، ما یک شبکه داریم.”
در حالی که با طولانی شدن جنگ، جامعه روسیه بیش از پیش ملیگراتر میشود، گفتگوها پیرامون نژادپرستی و تمرکززدایی آغاز شده است.
این فعالان می گویند که مردم گروه های اقلیت به طور فزاینده ای به فرهنگ و تاریخ خود علاقه مند هستند. چالشهای پیش رو هر چه باشد، آنها معتقدند روسیه دیگری ممکن است.